محل تبلیغات شما

اجزای جمله در زبان فارسی:

1- جملات معمولی در زبان فارسی مانند زبان های دیگر از اجزایی ساخته می شوند .

2-  کمترین اجزا در زبان فارسی دوجزء وبیشترین اجزا چهار جزءاست.پس ما در زبان فارسی از دوجزء کمتر واز چهار جزء بیشتر نداریم.

3- اجزای جمله راهمیشه فعل جمله مشخص می کند وما از روی فعل به تعداد اجزای جمله پی می بریم.

4- به جز نهاد مابقی اجزای جمله در زیر مجموعه ی گزاره است؛چه قبل از نهاد باشد چه بعد از آن.

5- برای تعیین اجزای جمله باید آن را به زبان معیار نوشت .پس جملات عامیانه یا اشعارباید ابتدا به زبان معیار نوشته شوند بعد اجزای آن مشخص شوند .

6-  نقش های نهاد ،مسند ،مفعول ،متمم فعلی وفعل » جزء اجزای اصلی جمله هستند ونقش های قید ومتمم قیدی » جزء اجزای جمله حساب نمی شوند.نقش های مضاف الیه ، صفت ، بدل ،متمم اسم،معطوف وتکرار » جزء نقش های وابسته هستند وبا نقش ماقبل خود یکی هستند.

7- حذف قسمتی از اجزای جمله(به قرینه ی لفظی یا معنوی) مانع از کم شدن آن جزء نمی شود ؛مثلاً اگر نهاد از آغاز جمله حذف شد ،این امر باعث نمی شود که ما آن را نادیده بگیریم و جزء اجزای جمله حساب نکنیم.

الف: جملات دو جزئی : این گونه جملات از نهاد وفعل ساخته شده اند و به جزء دیگری نیاز ندارند.

 این نوع جملات راناگذرا می گویند. مصدر بعضی از افعال این گروه عبارتند از : امدن ، ایستادن ، افتادن، باریدن ، برخاستن، پریدن، لرزیدن،تابیدن،ترکیدن، چکیدن، جنبیدن، چرخیدن ، خوابیدن، روییدن،کوشیدن ،ماندن ، غریدن، خشکیدن، درخشیدن، دویدن ، نشستن ، مردن ، خروشیدن، خزیدن، رفتن ، گند یدن، زیستن ، رقصیدن، رسیدن ،شکفتن ، خندیدن،گریستن.

ب: جملات سه جزئی: این نوع راجملات را  گذرا می گویند که سه نوع هستند :

1- گذرا به مفعول که از نهاد + مفعول + فعل گذرا به مفعول ساخته می شود . مصدر بعضی از افعال این گروه عبارتند از :ساختن ، شستن ، آودن ، انداختن ، بافتن ، برافراشتن ، بردن ، خوردن، پوشیدن، جویدن، بستن ، بوسیدن، چشیدن ، خواستن ، داشتن ، نواختن ، نوشتن ، دوختن ، تراشیدن، دریدن ، پیمودن ، گشودن ، کاشتن ، دیدن ، راندن ، کشیدن، پرستیدن، زدن، گذاشتن ، مکیدن، نواختن ، یافتن (در معنای پیدا کردن ) لیسیدن ، فریفتن ، خواندن ،آشامیدن ،گشتن(جست وجو کردن)،گزیدن،کندن شمردن 0محاسبه)، کردن ( انجام دادن)، نمودن (نشان دادن)

2- گذرا به مسند : که از نهاد + مسند + فعل اسنادی (است، بود ،شدومشتقات آن ها ) ساخته شده است . افعال یاد شده اسنادی هستند و نیاز به مسند دارند .دو فعل گشتن وگردیدن » اگر به جای شد به کار رفته باشند ،اسنادی هستند ؛ مثلاًدر جمله ی هوا سرد گشت » می توانیم به جای گشت »از شد» نیز استفاده کنیم.

3- گذرا به متمم : که از نهاد+ متمم فعلی + فعل گذرا به متمم ساخته شده است.مصدر این افعال عبارتند از:پیوستن ، چسبیدن ، پرداختن ، اندیشیدن، گرایدن، گریختن ، نازیدن، نگریستن ، مانستن ، برازیدن برخوردن، بالیدن،تاختن .این افعال با حرف اضافه ی اختصاصی به » به کار میروند. افعال : جنگیدن ، آمیختن ، ساختن ( سازگار ی) ، ستیزیدن با حرف اضافه ی با » به کار میروند .افعال : ترسیدن ، رنجیدن ، گذشتن ، پرهیزیدن با حرف اضافه ی اختصاصی از » به کار میروند . فعل شوریدن با حرف اضافه ی بر » وفعل گنجیدن با حرف اضافه ی در » به کار میرود.

 ج:  جملات چهار جزئی : این نوع جملات چهار نوع هستند :

1- گذرا به مفعول ومتمم : ( نهاد + مغعول + متمم فعلی +فعل) مصدر بعضی از افعال این گروه عبارتند از : دادن، گفتن ، شنیدن ، بخشیدن، ترساندن ، پرسیدن، آویختن، افزودن، آلودن ، بخشیدن، رهاندن ، گرفتن ، خریدن ، چسباندن ، فروختن، سنجیدن، ربودن، آموختن، یدن، سپردن ، گنجاندن، پرداختن

2- گذرا به مفعول ومسند ( نهاد+ مفعول + مسند + فعل اسنادی)مصدر بعضی از این افعال عبارتند از : گردانیدن ( کردن ، ساختن ، نمودن ) که می توانیم هر کدام را جایگزین هم کنیم؛مثال: برف همه جا را سفید کرد /گردانید /ساخت /نمود. نامیدن ( خواندن ، گفتن ، صدا کردن ،صدا زدن )مثال : مردم تختی را جهان پهلوان می نامیدند /می گفتند/ صدا میزدند /صدا می کردند.شمردن ( به شمار آوردن /به حساب آوردن / ؛ مثال : مردم او را آدم حسابی می شمارند /به حساب می آورند /به شمار می آورند . پنداشتن ( دیدن ، دانستن )؛مثال: ما اســـلام را دین آزادی بخش می دانیم /مـــی بینیم/می پنداریم.

یادآوری : این نوع افعال را ما باید بتوانیم جانشین هم کنیم وگرنه فعل اسنادی نیستند ؛ مثلاً در جمله ی  من حسین را صداکردم »چون به جای فعل صداکردن نمی توانیم از نامیدن یا گفتن استفاد ه کنیم ،پس فعل ما اسنادی نیست.

3- گذرا به متمم ومسند: (نهاد+متمم فعلی + مسند + فعل اسنادی) .فعل گرفتن »گاهی اوقات با متمم ومسند به کار می رود ؛مثال : همه ی  به او دها تی می گفتند .

4-  گذرا به مفعول اول و دوم( نهاد+ مفعول اول + مفعول دوم+ فعل گذرابه دو مفعول) مصدر این نوع ازافعال عبارتنداز: بخشیدن،دادن، زدن، پوشاندن، خواندن؛مثال: پیامبر اورالباس بخشید/داد/پوشاند.

 یادآوری : افعال در معانی مختلف حود را نشان میدهند ؛ بنابراین ممکن است فعلی در یک جمله چهار جزئی باشد اما در معنای دیگر سه جزئی یا دو جزئی؛مثال: مادر دست کودک را گرفت ( سه جزئی ) ، لوله گرفت( دوجزئی)رستم انتقام سختی از تورانیان گرفت ( چهار جزئی)

 

بیدادظالمان درس چهارم فارسی دهم

شرح و تحلیل درس سوم فارسی دهم : پاسداری از حقیقت

از آموختن ننگ مدار،فارسی دهم درس دوم

، ,جمله ,نهاد ,افعال ,مفعول ,» ,اجزای جمله ,به کار ,با حرف ,به مفعول ,عبارتند از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سرفصل نرم افزارmayple