شرح و تحلیل درس سوم فارسی دهم : پاسداری از حقیقت ( قالب شعر : سپید دور نمایه : مرثیه سید الشهدا )
×درختان را دوست دارم/ که به احترام تو قیام کرده اند
که : نشانه تعلیل آرایه ها : 1ـ تشخیص : درختان ، چون فعل قیام کرده اند » را به درختان نسبت داده است. 2ـ حسن تعلیل : شاعر علت به ردیف و عمودی ایستادن درختان را احترام به امام حسین (ع) می داند. 3-ایهام تناسب : قیام کرده اند : 1- برپای ایستاده اند 2- شورش ، انقلاب/ مرجع ضمیر تو امام حسین (ع) معنی : من درختان را دوست دارم ؛ زیرا برای احترام به تو ايستاده اند.
×و آب را/که مَهرِ مادر توست./ که : نشانه تعلیل/مَهر : مَهرِیه : کابین ن/آرایه ها : حسن تعلیل و تلمیح : به این که آب چشمه ی کوثر مهریه حضرت زهرا (ع) است.آب ودرخت : تناسب /معنی : آب را به این علت دوست دارم که مهریه مادر تو ، حضرت فاطمه (س) است.
×خون تو شرف را سرخگون کرده است. : شرف : آبرو ، اعتبار/آرایه ها : 1- کنایه : سرخگون کردن کنایه از اعتبار بخشیدن »2- مجاز : خون مجاز از شهادت» معنی : خون تو (شهادت تو ) به شرف ، ارزش و اعتبار داده است.
×شفق آینه دار نجابتت،/و فلق ، محرابی،/که تو در آن /نماز صبح شهادت گزارده ای/آینه دار: کسی که آینه پیش روی کسی نگه دارد /نجابت : نجیب بودن ، بزرگواری
شفق : سرخی آفتاب هنگام غروب خورشید/فلق : سرخی آفتاب هنگام طلوع خورشید/گزارده ای : به جا آورده ای /آرایه ها : 1- تشبیه بلیغ اسنادی : شفق آینه دار است وتشبیه فلق ، محرابی : فلق مانند محرابی است »2- تناسب : شفق وفلق ، محراب ونماز، فلق وصبح/ 3- شفق وفلق تضاد 3- حسن تعلیل : شاعر علت تشکیل شفق را آینه دار بودن نجابت امام می خواند. مفهوم : عظمت و بزرگواری حضرت امام حسین (ع) معنی : سرخی شفق نشان دهنده مظلومیت تو است و فلق ، مانند محرابی است که تو در آن نماز شهادت به جا آورده ای.
×در فکر آن گودالم/که خون تو را مکیده است : گودال : منظور گودال قتلگاه امام حسین (ع) که در آن به شهادت رسیدند وآرایه تشخیص دارد . آرایه ها : 1- تشخیص : گودال خون را مکیده است. 2- تلمیح : اشاره به کربلا که قتلگاه حضرت امام حسین (ع) بود. معنی : من در فکر آن گودالی ( کربلا ) هستم که خون تو را خورده است.
× هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم/در حضیض هم می توان عزیز بود/از گودال بپرس
رفیع : بلند ، دارای ارتفاع/حضیض : گودال ، پستی ، نشیب متضاد اوج » - جای پست/آرایه ها : 1- تناقض : رفیع بودن گودال و در حضیض عزیز بودن 2- تشخیص : از گودال بپرس3- تلمیح : تلمیح به عبارت مشهور شَرَفُ المَکان بِالمَکینِ »
معنی : من تا کنون گودالی که این گونه رفیع و بلند باشد ندیده بودم ، در عین ذلت می توان عزیز هم بود. از گودال سؤال کن ( تا به درستی سخن من پی ببری ).
×شمشیری که بر گلوی تو آمد / هر چیز و همه چیز را در کاینات/ به دو پاره کرد
کاینات : ( ج کاینه ) موجودات ، هستی یافتگان/ شمشیربرگلو آمدن : کنایه از شهادت ، کشته شدن /معنی : شمشری که که گلوی تو را برید ، همه ی دنیا و موجودات را به دو نیمه کرد.
× هر چه در سوی تو ، حسینی شد/ دیگر سو یزیدی : آرایه : 1- تضاد : حسینی ، یزیدی /2- تلمیح/3 - حسینی و یزیدی : کنایه از حق و باطل / حسینی شدن کنایه از طرفدار حق شدن و یزیدی شدن کنایه از طرفدارباطل شدن / حسینی ویزیدی تضاد دارند /مفهوم : شهادت تو معیار حق از باطل شد. معنی : هر چیز و هر کس که به سوی تو آمد و طرفدار تو شد بر حق و هر چیز و هرکس که در مقابل تو ایستاد بر باطل است.
×آه ، ای مرگ تو معیار !/ آه : صوت افسوس/معنی : آه ، ای کسی که مرگ و شهادت تو معیار حق و باطل شد. *
مرگت چنان زندگی را به سُخره گرفت/ و آن را بی قدر کرد/ که مردنی چنان ،/ غبطه ی بزرگ زندگانی شد
سخره : مسخره کردن/غبطه : آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن ، بدون آرزو کردن زوال نعمت و سعادت آنها.
آرایه : 1- تشخیص : مرگ ، زندگی را به مسخره گرفتن /تشخیص : زندگی ، غبطه خوردن 2- تضاد : مرگ ، زندگی / مردن ، زندگانی/ این که مردن غبطه ی زندگانی شود پارادوکس دارد ./ معنی : مرگ با شکوه تو آن گونه زندگانی را مسخره و بی ارزش کرد که حتی زندگانی ، آرزوی مرگی چون مرگ تو دارد.
× خونت/ با خون بهایت حقیقت/در یک تراز ایستاد/در یک تراز : در یک سطح/تراز : معیار سنجش/ خون بها : دیه ، تاوان گشته شدن کسی /معنی: حقیقت که خون بهای توست با خون تو هم ارزش است ؛ خون تو عین حقیقت است. آرایه : مجاز : خون مجاز از کشته شدن » با علاقه لازمیه/ خون بهایت (مشبه ) حقیقت (مشبه به )
× و عزمت ، ضامن دوام جهان شد/ - که جهان با دروغ می پاشد –/و خون تو ، امضای راستی » است.
عزم : قصد ، نیّت ، اراده/ ضامن دوام : علت بقا وپایداری /ضامن : ضمانت کننده ، عهده دارنده /آرایه ها : 1- تشخیص : ضامن شدن عزم2- تضاد : دروغ ، راستی3-امضا کردن کنایه از تصدیق نمودن ، تایید کردن 3- حسن تعلیل : جهان با دروغ می باشد معنی : تصمیم و اراده ی تو ضامن بقای جهان شد ، دنیا از هم می پاشد و متلاشی می شود ، ولی تو با خون خود ، راستی و حقیقت را رواج دادی و روان ساختی.
* تو تنهاتر از شجاعت/ در گوشه ی روشن وجدان تاریخ/ ایستاده ای/به پاسداری از حقیقت/تو تنهاتر از شجاعت : تو تنها معیار شجاعت هستی ( تو تنها تر از شجاعت را می توان به دوشکل تعبیر کرد 1-تو تنها تراز » شجاعت : تو تنها معیاری هستی برای نشان دادن شجاعت 2- تو تنهاتر از شجاعت : که دراین صورت شجاعت » تشخیص دارد /گوشه وجدان : اضافه استعاری (وجدان به جایی تشبیه شده که گوشه دارد ) /تشخیص : وجدان تاریخ ، اضا فه ی استعاری/معنی : تو که در شجاعت مانند نداری و معیار شجاعت هستی ، در گوشه ای از تاریخ ایستاده ای و از حقیقت پاسداری می کنی.
×و صداقت/ شیرین ترین لبخند/بر لبان اراده ی توست : آرایه ها : 1- تشبیه بلیغ اسنادی : صداقت شیرین ترین لبخند است2- حس آمیزی : شیرین ترین لبخند3- تشخیص : لبان اراده4- لبخند ولبان تناسب /معنی : راستی و صداقت مانند لبخندی است که بر لبان تو نشسته است. ( تو پاسدار راستی و صداقت هستی )
×چندان تناوری و بلند / که به هنگام تماشا/ کلاه از سر کودک عقل می افتد/تناور : رشید ، تنومند ، بزرگ
آرایه ها : 1- تشبیه بلیغ اضافی : کودک عقل2- کنایه : کلاه از سر افتادن کنایه از عاجز و حیران شدن » ناتوانی ، کلاه از سرکودک عقل می افتد کنایه از عظمت امام حسین(ع) و حیرت عقل/معنی : مقام تو آنقدر بلند است که عقل ناتوان انسان ، در برابر عظمت تو عاجز و متحیر می شود. ( عقل از درک عظمت امام حسین (ع) عاجز است )
ارتباط معنی دارد با بیت : ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی
× بر تالابی از خون خویش / در گذرگه تاریخ ایستاده ای/ با جامی از فرهنگ/ و بشریت رهگذار را می آشامانی/- هر کس را که تشنه ی شهادت است – تالاب : آبگیر ، حوض ، استخر/آرایه ها : 1- تشیبه : گذرگاه تاریخ2- تناسب : خون و شهادت ، جام وآشامیدن وتشنه ، گذرگه و رهگذر3 - مجاز : جام مجاز از شراب به علاقه ی محلّیّه »4- اشتقاق : گذرگاه ، رهگذر5- تلمیح : به بخشی از زیارت اربعین : وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ عَنِ الظَّلالِه و حیرِهَ الجَهالَه » : او (حسین) خونش را در راه تو داد تا بندگانت را از گمراهی و سرگردانیِ نادانی نجات بخشد »6-تالابی ازخون : تشبیه واغراق فرهنگ : استعاره مکنیه ( به شرابی تشبیه شده که داخل جام ریخته می شود /تشنه بودن کنایه از خواستاروطالب بودن /معنی : در حالی که در کنار آبگیری از خون خود در مسیر تاریخ ایستاده ای ، به انسان هایی که عاشق شهادت هستند فرهنگ شهادت را می آموزی.
بیدادظالمان درس چهارم فارسی دهم
، ,تو ,خون ,معنی , ,ای ,کنایه از ,ها 1 ,آرایه ها ,امام حسین ,حسین ع ,سرخی آفتاب هنگام
درباره این سایت