محل تبلیغات شما

درس ششم : نی نامه فارسی دوازدهم

مهم ترین اثر مولوی مثنوی معنوی در 26000 بیت،// به خواهش حسام الدّین چلبی سرود. هجده بیت نخست مثنوی معنوی به نی نامه» نام برآورده است.

1 بشنو این نی چون حکایت می‌کند  /  از جدایی ها شکایت می‌کند

قالب: مثنوی سبک عراقی، نوع ادبی: غنایی / نی» استعاره از مولانا یا نماد هر انسان آگاه و دور مانده از اصل خویش / جانبخشی: حکایت کردن نی / جناس ناهمسان: حکایت، شکایت  / مقصود از جدایی : جدایی روح جزئی ( انسان ) از روح کل (خدا) است.

معنی:  هنگامی که نی بانگ بر می‌آورد و از درد دوری و جدایی خود گله می‌کند به آن گوش فرادار.

پیام: ناله آدمی به خاطر دوری از حق.

2-کز نیستان تا مرا ببریده اند  / از نفیرم مرد و زن نالیده اند

نیستان: نیزار، استعاره از عالم معنا / ببریده اند: جدا کرده اند / نفیر: فریاد و زاری به صدای بلند / مرد و زن» مجاز از همه هستی و همه موجودات / واج آرایی: ن / تضاد، تناسب: مرد، زن

معنی:  از زمانی که مرا از نیستان (عالم معنا) و خاستگاهم جدا کرده اند، همۀ هستی از سوز و ناله‌های جانگداز من به ناله و زاری درآمده اند.

پیام: اندوه هستی به دلیل جدایی از عالم معنا.

3-سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/   تا بگویم شرح درد اشتیاق

سینه: مجاز از شنونده دردمند و دردآشنا  / شرحه: پاره گوشتی که از درازا بریده باشند / شرحه شرحه: پاره پاره / شرحه شرحه شدن دل: کنایه از درد و رنج کشیدن / جناس: شرحه، شرح / فراق: جدایی / همآوا: فراق، فراغ (رفاه و آسایش) / واج آرایی: ش‌ / واژه آرایی: شرحه» / اشتیاق: میل قلب به دیدار محبوب؛ در متن درس کشش روح کمال طلب و خداجو در راه شناخت پروردگار و ادراک حقیقت هستی

معنی:  برای بازگفت درد اشتیاق، شنونده ای می‌خواهم که دوری از یار را آزموده باشد و دلش از درد و داغ جدایی سوخته باشد.

پیام: حال دلشده را فقط دلشده درمی یابد.

4-هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش /   بازجوید روزگار وصل خویش

کاو: که او / اصل: ریشه و خاستگاه، سرچشمه / بازجوید: جستجو می کند / وصل: پیوند و پیوستگی / جناس: اصل، وصل /  تلمیح به انالله و انا الیه راجعون» و کل شی ءً یرجعُ الی اصله »

معنی:  هر کس از جایگاه و میهن اصلی خویش دور مانده باشد، پیوسته در آرزوی رسیدن به جایگاه اصلی خود است.

پیام: بازگشت به جایگاه اصل.

5-من به هر جمعیتی نالان شدم  /  جفت بد حالان و خوش حالان شدم

جمعیت: گروه مردم / جناس: نالان، حالان / تضاد: بد حالان، خوش حالان / بد حالان: کسانی که سیر و سلوک آنها به سوی حق کند است / خوش حالان: رهروان راه حق که از سیر به سوی حق شادمان اند. / مصراع دوم اشاره به انعطاف پذیری و نرمش نی دارد.

معنی:  من ناله عاشقانه ام را برای همۀ انسان ها سر داده ام و با رهروان کندرو و تندرو همراه گشته ام.

پیام: همراه شدن نی با همگان، انعطاف پذیری.

6-هر کسی از ظنّ خود شد یار من /  از درون من نجست اسرار من

ظنّ: گمان و پندار / اسرار: ج سرّ / هم آوا: اصرار(پافشاری)، اسرار / جناس: ظن، من / واژه آرایی: من / واج آرایی ‌ن»

معنی:  هرکس در حد فهم خود و از روی گمان و پندارش با من همراه و یار شود؛ حقیقت حال مرا درنمی یابد.

پیام: نهفتن راز از ظاهربینان، نقش ظرفیت وجودی افراد در پی بردن به اسرار.

7-سِرّ من از ناله من دور نیست /  لیک چشم و گوش را آن نور نیست

سرّ: راز / جناس: دور، نور / لیک: ولی / چشم و گوش» مجاز از حواس ظاهری/ نور» نماد شناخت ایزدی و استعاره از بینشمندی و دانایی/ واژه آرایی: من / را: نشانه دارندگی و مالکیت / چشم و گوش: تناسب

معنی:  رازهای من در ناله‌های من نهفته است؛ اما با چشم و گوش و حواس ظاهری نمی توان به حقیقت این ناله پی برد.

پیام: لازمه پی بردن به رازهای ایزدی حواس باطنی است.

8-تن ز جان و جان ز تن مستور نیست  /   لیک کس را دید جان دستور نیست

مستور: پوشیده، پنهان / هم آوا: مستور، مسطور(نوشته شده) / جناس: مستور، دستور / قلب و عکس: تن ز جان و جان ز تن (رشته انسانی) / دید: دیدن، مصدر کوتاه /  را: به معنای برای / تن، جان: تضاد، تناسب / واژه آرایی: جان / دستور: اجازه، راهنما، وزیر

معنی: اگرچه جان و تن بسیار به هم نزدیک اند و هیچ یک از دیگری پوشیده نیست؛ اما توانایی دیدن جان، به هر چشمی داده نشده است.

پیام: نادیدنی بودن روح، لازمه دیدن جان داشتن حواس باطنی است.

9-آتش است این بانگ نای و نیست باد  /  هر که این آتش ندارد، نیست باد

نای: نی / تشبیه فشرده: بانگ نای، آتش است / نای: نی، گلو (ایهام) / جناس همسان: نیست باد» در مصراع نخست و دوم، نیست» در مصراع نخست فعل و در مصراع دوم صفت است به معنای نابود»؛ باد در مصراع نخست اسم است و در مصراع دوم فعل دعایی، ذو قافیتین»/ بانگ نای باد نیست: تشبیه؛ وجه شبه: مادی و بی ارزش بودن / آتش استعاره از عشق یا بانگ عاشقانه نی است./ واژه آرایی: آتش / باد، آتش: تناسب / تضاد: است، نیست / ایهام تناسب: باد در مصراع دوم با آتش

معنی:  آوازی که از این نی(مولانا) برمی خیزد، آتش عشق است و باد بی ارزش نیست. هر کس در وجودش آتش عشق راه نیافته است، نابود گردد.

پیام: ارزشمندی عشق، نابود شدن بی بهرگان از عشق

10-آتش عشق است کاندر نی فتاد  / جوشش عشق است کاندر می‌ فتاد

آتش عشق: اضافه تشبیهی ( تشبیه فشرده یا رسا ) / نی، می‌: جناس / واج آرایی ش» / واژه آرایی: عشق، کاندر، است / جوشش عشق»: اضافه استعاری، عشق مانند مایعی است که می جوشد / ترصیع ( رشته انسانی ) / حسن تعلیل: جوشش می به دلیل عشق است.

معنی:  سوز و گداز آتش عشق است که ناله نی را اثر گذار کرده است. جوشش و شور باده نیز از اثر عشق است.

پیام: عشق در همه هستی جاری است

11-نی، حریف هر که از یاری برید  /  پرده هایش پرده‌های ما درید

حریف: همدم، یار (امروزه به معنای رقیب) / بریدن کنایه از جدا شدن و دور ماندن / جناس: پرده»؛ پرده» نخست نت، پرده دوم پوشش / پرده‌ دریدن» کنایه از فاش کردن راز / جناس ناهمسان: برید، درید / ایهام: پرده دریدن (آشکار کردن راز، دیدن دلبر آسمانی )

معنی:  نی همدم کسی است که از دلبر خود جدا مانده است. آواز نی، راز عاشقان را آشکار می‌سازد و حجاب ها را از مقابل چشم عاشقان برمی دارد تا معشوق حقیقی را ببیند.

پیام: افشاگری عشق، همدمی نی با دلشدگان

12-همچو نی زهری و تریاقی که دید؟  /  همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟

همچو نی: تشبیه / تریاق: پادزهر / متناقض نما: نی زهر و تریاق است / دمساز: همراز، همدم / مشتاق: دارای اشتیاق، آرزومند / موازنه / هر دو مصراع استفهام انکاری دارد / واژه آرایی: نی، همچو

معنی:  نی هم زهر است و هم پادزهر. هم دردآفرین است هم درمان بخش. نی، هم همدم نی نواز است و هم مشتاق وصال.

پیام: ویژگی دوگانه نی، انعطاف پذیری، نقش ظرفیت وجودی افراد در تأثیرپذیری از عشق

13-نی، حدیث راه پر خون می‌کند /  قصه‌های عشق مجنون می‌کند

حدیث: سخن / راه پرخون: کنایه از دشوار و خطرناک / تلمیح به داستان لیلی و مجنون / مجنون: نماد انسانی با عشق راستین / جانبخشی: داستان گفتن نی / تناسب: حدیث، قصه

معنی:   نی داستان پرخطر و دشوار راه عشق را بازگو می‌کند. نی داستان از عشق عاشقان راستین دارد.

پیام: دشوار و پر خطر بودن راه عشق

14-محرم این هوش جز بی هوش نیست /  مر زبان را مشتری جز گوش نیست

محرم: رازدار / هوش: آگاهی، استعاره از عشق / بی هوش: استعاره از عاشق / متناقض نما: محرم هوش بودن بی هوش / زبان: مجاز از سخن / اسلوب معادله / واج آرای صامت ش» / تناسب: زبان، گوش / جناس: هوش، گوش / واژه آرایی: هوش، جز / را: اضافه گسسته / جانبخشی، تشبیه: گوش مشتری زبان است

معنی: حقیقت عشق را هر کسی درک نمی کند، تنها عاشق (بی هوش) محرم راز عشق است، همان گونه که گوش برای درک سخنانِ زبان»، ‌ابزار مناسبی است.

پیام: شایستگی عاشق برای آگاهی از رازها

15-در غم ما روزها بیگاه شد  /  روزها با سوزها همراه شد

غم: منظور غم عشق است / بیگاه: غروب، بی هنگام / بیگاه شد: کنایه از اینکه سپری شد / روزها: مجاز از عمر / جناس: روزها، سوزها / واج آرایی: ر، ا / واژه آرایی: روزها

معنی: همه عمر ما با سوز و گداز عاشقانه به پایان رسید و روزگارمان باغم و اندوه به پایان رسید.

پیام: توامان بودن عمر عاشق با اندوه عشق.

16-روزها گر رفت، گو رو، باک نیست  /  تو بمان، ای آن که چون تو پاک نیست

باک: ترس / جان بخشی: گو روزها برو / روزها: مجاز از عمر / مرجع تو»: عشق، جانبخشی / جناس: پاک، باک  / واژه آرایی: تو / تضاد: رو، بمان

معنی:  اگر روزهای عاشق با اندوه سپری شود مهم نیست، ای عشق! تو پایدار و جاودان بمان، زیرا غیر از تو موجود پاکی وجود ندارد.

پیام: ارزشمندی عشق

17-هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد  /  هر که بی روزی است، روزش دیر شد

ماهی: استعاره از عاشق واقعی، عارف راستین / سیر شد: کنایه از دده شد، بیزار شد / آب: استعاره از عشق / اسلوب معادله / تناسب: ماهی، آب / روزش دیر شد: کنایه از روزش تباه شد / روزی: استعاره از عشق / جناس: سیر، دیر  / واژه آرایی: هر که / آبش: جهش ضمیر، او از آب … / جناس: روز، روزی

معنی:  تنها ماهی دریای حق (عاشق) است که از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سیر نمی شود. هر کس از عشق بی بهره باشد، ملول و خسته می‌شود.

پیام: اشتیاق پایان ناپذیر عاشق

-در نیابد حال پخته هیچ خام /  پس سخن کوتاه باید، والسّلام

پخته: کنایه از عارف راستین و باتجربه / خام: کنایه از انسان بی بهره از عشق / تضاد: پخته، خام

معنی:  کسی که عاشق نباشد حال عاشق راستین را درک نمی کند؛ پس بهتر است سخن را کوتاه کنم و به پایان برسانم.

پیام: انسان خام سخن انسان پخته را درنمی یابد.

 

بیدادظالمان درس چهارم فارسی دهم

شرح و تحلیل درس سوم فارسی دهم : پاسداری از حقیقت

از آموختن ننگ مدار،فارسی دهم درس دوم

عشق ,نی ,پیام ,  ,جناس ,آرایی ,واژه آرایی ,استعاره از ,کنایه از ,عشق است ,از عشق ,ظرفیت وجودی افراد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شاید شب حمایت از تولید ملی